توضیحات
افسوس. چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یکبار
دیگر مرا به زندگی بازگرداند.
تصور می کردم خواهم توانست به این رشته پر توان عشقی که باه طرف من افکنده شده است
چنگ بیندازم و یکبار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم.
چه می دانستم که برای من،هیچگاه”زندگی”مفهوم
درست خود را پیدا نخواهد کرد؟
چه می دانستم که در بدری و بی سر و سامانی سرنوشت ازلی و ابدی من است.
چه می دانستم که تلاش من برای نجات از این وضع، تلاش احمقانه ئی بیش نیست؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.